بيا به خانه، که امّيد با تو برگردد
هزار مرتبه خورشيد، با تو برگردد
بيا، عزيزترين يوسفم! که در نفسي
بهار رفته به تبعيد، با تو برگردد

بيا که صبح يقين، در گشودن چشمي
به جاي اين ترديد، با تو برگردد

من و غروب و غم و اضطراب چشماني
به راه مانده؛ که امّيد با تو برگردد

بيا، که کوچ کند ماتم از سراي دلم
و شادمانه ترين عيد، با تو برگردد

-------------

kheyli jaleb bod

به نسيمي همه ي راه به هم ميريزد
کي دل سنگ تو را اه به هم ميريزد
اب در برکه مياندازم و ميپندارم
با همين سنگ زدن ماه به هم ميريزد
عشق بر شانه ي هم چيدن چندين سنگ است
گاه ميماند ناگاه به هم ميريزد
انچه را عقل به يک عمر بدست اوردست
دل به يک لحظه ي کوتاه به هم ميريزد
اه يک روز همين اه تو را ميگيرد
گاه يک کوه به يک کاه به هم ميريزد...

اي منتقم خون شهيدان برگرد

از مشرق پر فروغ ايمان برگرد

با سيصد و سيزده مسيحايي دم

با همت و باکري و چمران برگرد

سلام
در زمان غيبت به كسي منتظر گفته مي شود كه منتظر شهادت باشد ((شهيد زين الدين))
يا زهرا...